مکالمه اوباما با روحانی

لوس نکن خودتو یه شب دیگه بمون. میشل قیمه پخته!

(اوباما به روحانی)

اوباما به میشل اوباما : اگه نتانیاهو بود بگو نیستم!
(کاخ سفید، تلفن در حال زنگ خوردن)

گلم رسیدی اس بده!
(اوباما به روحانی)

‫کاری داشتی تک بزن!
(روحانی به اوباما)

روحانی : اول تو!
اوباما : نه٬ اول تو!
روحانی : اول تو قطع کن!
اوباما :  نه اول تو!
.
.
.
(بخش پایانی گفت وگوی تلفنی اوباما و روحانی)

میگن صرافی های نیویورک تعطیل شده. چون امریکایی ها هجوم بردن برای خرید ریال ایران!

اوباما: بابت ترافیک سنگین در نیویورک عذرخواهی می‌کنم.
روحانی:  ترافیک تهران رو ندیدی!

کجایی؛ الان میتونی راحت حرف بزنی؟ کسی دور و ورت نیست؟
.
.
.
(اولین دیالوگ رئیس جمهوری آمریکا خطاب به رئیس جمهور ایران به صورت تلفنی)

روحانی : این همه وقت ؟ چرا الان زنگ زدی؟
اوباما : آخه من از طرح طلایی مکالمه شبانه استفاده می کنم. این جوری هزینه مکالمه هام نصف میشه!

خبر دارم که اول روحانی زنگ زده بهش. اما اوباما گفته تو قطع کن من بگیرم؛ شما تحریمین خرجت زیاد میشه!

دیدی گفتم محل نذاری خودش زنگ میزنه؟
(ظریف به روحانی)

شعار امسال

شعار 13 آبان 1392 :

"آمـــــــــــریـــــــــــکا آمـــــــــریییییییییییکاااا دقـــــــــــــــت کـــــــــــــن "

جوون ها کلا" دو دسته اند :

یا پسرن

یا کلیپسن !

خخخخخخخخ

معلم :میخواین چیکاره بشین؟؟؟؟
علی :میخوام خلبان بشم...
مریم :میخوام دکتر بشم...
مهدی :میخوام ادمین بشم...
سارا :میخوام یه مادر خوب بشم...!!!
حامد :میخوام به سارا کمک کنم

....

......

........

............

اینا یعنی شرمندم ک نیومدم این همه وقت!!!

بابا خب اینترنت نداشتم

درس داشتم!!

بچم رو گازه!!!

والا!!!

آخر سر هم با تهدید جدی این خوابالوی عزیز ب خودم اومدم

بازم شرمنده....

تولد

تولد تولد تولدت مبارکتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيدتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

بچه ها این پیام برای قاصدک جونمه که اول فروردین تولدش بود

من به شخصه به دلایل شخصی و محدودیت ارتباطی نتونستم همون روز بهش تبریک بگم به خاطر همین تصمیم گرفتم براش پست بذارم. امیدوارم سال خوب و پر از شادی داشته باشی

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيدتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيدتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

 

 

 

آیا امیدی به خوشحال هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام.... این دفعه یکی داره تو این وبلاگ مینویسه که شاید بعضیا از جمله اون  قاصدک بوق چشم دیدنش نداشته باشن به حول قوه الهی این خوشحال از اون رویی که شما دیده بودید غلطک زده اونوری شدهیه موجود عجیبی شده..... اول سال قرار گذاشتیم  یا من رو اون تاثیر بذارم یا اون رو من..حالا مثل اینکه من تو تاثیر گذاری افراط کردم........اوایل هر چی اون میگفت ما میگفتیم "لزومی نداره"(به این جمله توجه کنید که شدید مهمه) حالا وضع به جایی رسیده که ما یه حرف ساده هم میخوایم به پسرا بزنیم خوشحال میگه "لزومی نداره" خلاصه این خوشحال لازم و ملزوم  دیگه اون خوشحال گذشته نیست....تغییراتی روش اعمال شده که به کلی عوض شده.....به جایی رسیده که "سلام: رو هم خیلی ضروری نمیدونهیعنی کاری که شما در ۲ سال نتونستید انجام بدید دانشگاه و دوستان محترمش ۶ ماهه انجام دادن(فشرده و تضمینی)بچه ی خوشحال ما تمام شوقش نوشتن لیست بچه های کلاس و مصبر (مبصر )بودنه...استادا که این روزای اول لیست نداشتنُ تا ازمون خواستن که اسمامون تو یه برگه بنویسیم دیدم خوشحال دفتر و خودکار بی صاحاب من  برداشت و اسم همه رو نوشت .....اول گفتم خوب حالا یه باره ..... اما نه هر بار که استادا این تقاضا رو میکنن خوشحال دست به قلم میشه.... انقد که  از این کار لذت میبره ُ  رفتن به سواحل مدیترانه تا این حد شادش نمیکنه ..... خوشحاله دیگه....اینجوری شاد میشه..... در اینجا بر خود لازم میدانم از شما چلغوزیان عزیز که به عنوان تدارکات و پشت صحنه همواره یار و یاور ما بودید ُ تشکر ویژه ای داشته باشم (هر چند که گاه با اعمال نظرات غلط و بیجا بیشتر کار را خراب کردید و کنترل خوشحال- این چلغوز اعظم - را از دست ما خارج نمودیداما من نیمه ی پر لیوان را نظاره میکنم)تنها مشکل قابل دسترس استرس خوشحاله که هنوز راه حلی براش ارائه نشده

مشکلات بعدی خوشحال متعاقبا اعلام خواهد شد.

قابل به ذکر است که تا درست شدن خوشحال راه طویلی در پیش داریم....حالا حالاها دلتون خوش نکنین...

قاصدک چلغوزتا چشت در آد

 

محض دلتنگی

دلم نمیخواد همش ناله کنم . دلم نمیخواد باعث ناراحتی بقیه بشم. ولی بعضی موقعها محض دلتنگی یه چیزایی مینویسم. چون میدونم از یه چیزی زیاد حرف زدن و به نتیجه ای نرسیدن اعصاب بقیه را خورد میکنه برا همین پیشنهاد میکنم مشکلاتمون را خودمون حل کنیم.

کلا خسته شدم . ازین زندگی . ازین آدما و از همه بیشتر از شعار دادن. از شعار دادن آدمایی که تا مشکلت را براشون میگی یه لبخند تلخ میزنند و میگن : آخی حالا ما که ازین اتفاقا برامون نمی افته اگر هم بیفته ما خیلی راحت حلش میکنیم و برامون مسئله ی حادی نیست  وقتی هم سعی میکنی مثل اونا خودتو به بیخیالی بزنی ولی نمیتونی میدونی چی میگن؟

میگن خواستن توانستن است. به خودت تلقین نکن تو میتونی. اگر هم نتونی یعنی خودت نمیخوای

اونا حتی لحظه ای نمیتونن خودشون را جای تو بذارن و درکت کنند. نمیتونن بفهمن تویی که این همه سال برای جایی که الآن وایسادی زحمت کشیدی مرض نداری که خودت برا خودت مشکل درست کنی.

 ای بابا بیخیال ولی یه نصیحت دوستانه بهتون میکنم : هیچ وقت منع کسی را نکنید و الکی شعار ندید چون روزگار انعکاس صدای آدماست. منی که الآن دارم این متن را مینویسم همیشه میگفتم هیچ کدوم از دوستام عزت نفس منو ندارن و یه جاهایی هم عزت نفسم رو به رخ بقیه کشیدم ولی الآن به جایی رسیدم که ازم هیچی نمونده جز یه اعصاب داغون و یه آدم بی حوصله که دیگه خوشحال نیست.

یه چیزی چند وقته تو گلوم گیر کرده هیچ هدفی هم از نوشتنش ندارم

هیچ کس تنهایی ام را حس نکرد

لحظه ی ویرانی ام را حس نکرد

وقتی خوشحال جو گیر میشود

آقا ما الآن جو گیر شدیم زدیم تو کار احساس و ادب . تصمیم دارم یه چند تا چیز بنویسم حال کنید.

من همان قاب تهی. خسته و بی تصویرم که برای تو و تصویر دلت می میرم.

در کوهپایه های عشق دست کسی را نگیر وقتی می دانی قصد رها کردنش را در قله ها داری.

شمع می سوزد و پروانه به دورش. ما که می سوزیم و پروانه ای نداریم چه کنیم؟

کاش لحظه های با دوست بودن مثل خط سفید جاده بود: تکه تکه می شد ولی قطع نمی شد.

در انتهای نگاهت کلبه ای برای خویش خواهم ساخت تا مبادا در لحظات تتنهاییت با خود بگویی : از دل برود هر آنکه از دیده رود

یکی در آرزوی دیدن توست            یکی در حسرت بوییدن توست

ولی من ساده و بی ادعایم           تمام هستی ام خندیدن توست

این گونه نگاه کنیم:

                    مرد را به عقلش نه به ثروتش

                   زن را به وفایش نه به جمالش

                   دوست را به محبتش نه به کلامش

                  عاشق را به صبرش نه به ادعایش

دیگه خودتون می دونید اینا از اثرات ....................

 

ماهی

من که در تنگ برای تو تماشا دارم

با چه رویی بنویسم غم دریا دارم

دل پر از شوق رهایی است ولی ممکن نیست

به زبان آورم آن را که تمنا دارم

چیستم؟خاطره ی زخم فراموش شده

لب اگر باز کنم با تو سخن ها دارم

با دلت حسرت هم صحبتی ام هست ولی

سنگ را با چه زبانی به سخن وادارم؟

چیزی از عمر نمانده ست ولی میخواهم

خانه ای را که فرو ریخته بر پا دارم

من درست ن می شم

آقا من نمیدونم چرا اینجوریم؟ هی گفتم میرم دانشگاه آدم میشم ولی نه خیر مثل اینکه این عشق دست از سر ما برنمیداره. والا خوابالو جونم شاهده من با چه هدفی رفتم دانشگاه.  البته الآن هم هدف همونه ها فقط وسایل یه مقدار تغییر کرده حالا با کمک بلا جون قصد دارم تو وسایل یه خونه تکونی اساسی ایجاد کنم.   تازه الآن اعتماد به نفسم هم رفته بالا از یک منبع بسیار موثق  شنیدم که خیلی ها تعریف گروه ما رو میکنن میگن چقدر اینا دخترای گلی هستند مخصوصا خوشحال خانوم. دیگه چیکار کنم از شماها که خیری به ما نرسید و نتونستید من رو درست کنید ولی خوشحال باشید که دو تا دوست خشنم تاثیرات خفنی روم گذاشتند البته از اونجایی که من هم خیلی موثرم اونا هم از تاثیرات مثبت من در امان نموندند

درد

چه دردیست در میان جمع بودن         ولی در گوشه ای تنها نشستن

برای دیگران چون کوه بودن               ولی در چشم خود  آرام شکستن

برای هر لبی شعری سرودن            ولی لبهای خود همواره بستن

 

ما هنوز همانیم

سلام به دوستای گلم . سلام به عزیزانم و سلام به همه.شرمنده که نتونستم یه چند وقتی مطلب جدید بذارم از طرف خودم معذرت میخوام از طرف این دوستای .......... خودم هم  معذرت میخوام . اول از همه به همه ی کنکوری ها ی موفق شده و نشده در کنکور و مخصوصه دوستای خودم تبریک میگم. حالا چرا به نشده ها تبریک گفتم؟ آهان اگه گفتید. آی اونایی که قبول نشدید ۲ راه دارید:

۱- شروع کنید دوباره خر بزنید برای سال بعد . دانشگاه قبول شید روز ثبت نام کلی پسر ببینی ذوق مرگ شی. روز اول دوباره کلی پسر تو کلاس ببینی ذوق مرگ شی . بعد هی واسه خودت  خیال بافی کنی. بعد از چند سال اگه خوش شانس باشی یه کور کچل باد بگیردت.

۲- به جای درس خوندن بری کلاس آشپزی قیمه و قرمه سبزی یاد بگیری بشینی تو خونه به جای اون همه دردسر یکی بیاد بگیردت.

خوانندگان عزیز مشاهده میکنید که در آخر هر دو حالت یک اتفاق میفته . پس فکر کنید و راه بهتر را انتخاب کنید. دیدید تبریک داره پس غصه نخورید.

با خودتون فکر نکنید دانشگاه قبول شدیم خودمونو گرفتیم البته بعضی هامون که با رتبه یکی ها همکلاس میشن را نمیدونم. ولی ما هنوز همانیم.

25

 

سلام.اینجانب قصد دارم  که سری داستانهای خودم را در این وبلاگ به ثبت برسانم و شما را مفتخر کنم.

ما با این 25 تو گروهمون کلی خاطره داریم . 25 در گروه ما عدد خاص و مقدسیه. این عدد مربوط میشه به شخصی در سرزمین رویا ها که 25 تا عشق داشته. باور کنید . فکر نکنید شوخی میکنم. بعضی ها این توانایی منحصر به فرد را دارند. ما به خاطر این 25 را انتخاب کردیم که چون هیچ کدوم از اعضای گروهمون – تاکید میکنم هیچ کدوم - تو کار عشق و عاشقی نیستند این 25 به عنوان آینه ی عبرت جلوی چشممون باشه. حالا قضیه اینه که دختره هر کی را میدیده از مرد و پسر تا بقال سر کوچه عاشقش میشده حتی به کوچکتر از خودش هم رحم نمیکرده . آخه یکی بگه ننه ات خوب بابات خوب لااقل عاشق یکی دو تا سه تا اصلا جهنم و ضرر پنج تا میشدی نه اینکه 25 تا. چه دوره و زمانه ی بدی شده. آدم دیگه به چشماش هم نمیتونه اعتماد کنه . یه وقت چشمات رو باز میکنی می بینی همین دوستت آره همین که بغلت نشسته داره مصداق 25 میشه. پس مواظب خودتون باشید و عبرت بگیرید.

نصیحت ساده

تا حالا شده در عرض 5 دقیقه بفهمی کل زندگیت را تلف کردی؟ تا حالا شده حس کنی تمام عمرت را با یه رفتار به نظر خودت ساده حماقت کردی؟ راست میگن که ما آدم ها لجبازیم. یه چیز را تا خودمون تجربه نکنیم و شکست نخوریم نمی فهمیم غلطه. هر چقدر اطرافیانت بهت بهت بگن توی گوشت نمیره. زمونه هم میگه باشه بذار هر کاری می خواد بکنه یکدفعه حالش رو میگیرم.  تا حالا شده ادعای روشنفکری داشته باشی و با (دیگران) خیلی راحت و صمیمانه رفتار کنی و با این کارت خیلی ها را ناراحت کنی . هیچ وقت هم قبول نمیکنی که کارت اشتباهه. همیشه بگی دوست دارم در آینده با یک آدم روشنفکر باشم اما ظرف یک شب رفتار دیروز خودت رو در شخص دیگه ای ببینی و داغون بشی. اون وقته که می  فهمی خود کرده را  تدبیر نیست .

بگذار اگر این بار سر از خاک برآرم

برشانه ی تنهایی خود سر بگذارم

 

 از حاصل عمر به هدر رفته ام ای دوست

ناراضی ام اما گله ای از تو ندارم

 

در سینه ام آویخته دستی قفسی را

تا حبس نفس های خودم را بشمارم

 

از غربتم اینقدر بگویم که پس از تو

حتی ننشسته ست غباری به مزارم

 

ای کشتی جان حوصله کن میرسد آن روز

روزی که تو را نیز به دریا بسپارم

 

نفرین گل سرخ بر این شرم که نگذاشت

یک بار به پیراهن تو بوسه بکارم

 

ای بغض فرو خورده مرا مرد نگهدار

تا دست خداحافظی اش را بفشارم

 

 شعر از: فاضل نظری